راه جنگ را قدرت نظامی می‌بندد نه گفتمان‌‌

به گزارش افکارنیوز،سال 2001 میلادی، قرار بود برای خیلی از ایرانی‌ها و حتی کل مردم جهان، رنگ و بوی دیگری داشته باشد. آن سال به پیشنهاد رئیس‌جمهور وقت ایران، توسط سازمان ملل، سال گفت و گوی تمدن‌ها نام گرفته بود و اینجا در ایران هم خیلی‌ها بابت این اتفاق که نامی شیک از سوی ایران در سازمانی بین‌المللی پذیرفته شده، ذوق زده شدند و آن را فتح باب تغییر نگاه بین‌المللی به ایران می‌دانستند و البته فتح باب خیلی اتفاقات خوب دیگر. لاجرم تصور می‌شد با چنین شعارهایی، جهان بیشتر به سوی صلح و آرامش برود و از میزان جنگ‌ها کاسته شود. با این همه، در سپتامبر همان سالی که به نام گفت‌و‌گوی تمدن‌ها نامیده شد و در حالی که دولت اصلاحات در ایران مشعوف نام بین‌المللی آن سال میلادی بود، چند هواپیمای مسافربری در امریکا دزدیده و به وسیله آنها به برج‌های دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک و نیز ساختمان پنتاگون حمله شد و‌ حدود 3 هزار نفر در نیویورک کشته شدند. چه آن حملات را زیر نظر سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیلی و امریکایی بدانیم و چه کار القاعده و چه محصول همکاری ناخودآگاه هر دو و چه هر سناریوی دیگری برای آن قائل باشیم، در هر حال جایی برای گفت‌وگوی تمدن‌ها باقی نمانده بود. کمتر از یک ماه بعد، ایالات متحده به افغانستان حمله کرد؛ این حمله گرچه به منظور سرنگونی حکومت طالبان و به انتقام حملات القاعده به نیویورک انجام شد، اما بسیاری از کشته‌شدگان آن غیرنظامی بودند. آمار دقیقی از کشته‌های سال‌های جنگ در افغانستان وجود ندارد، اما مطابق یک تحقیق منتشر شده در گاردین، تنها در سه ماهه اول این جنگ 4 هزار نفر کشته شدند تا سال گفت‌وگوی تمدن‌ها عملاً سال جنگ و حملات تروریستی باشد. یک روز قبل از حمله به برج‌های دو قلوی امریکا هم، احمد شاه مسعود، رهبر مبارزان افغانستانی علیه طالبان ترور شده بود. کمتر از دو سال بعد، امریکا به عراق حمله کرد. همه این اتفاقات نشان می‌داد دنیا را شعارهای شیک اداره نمی‌کند. واقعیت‌های جهان، عریان رخ می‌نمود؛ واقعیت‌هایی که با عناوین فانتزی تغییر نمی‌کرد.

بازی گفت‌وگوی تمدن‌ها و سالی را به آن نامیدن، حتی برای تغییر نگاه بین‌المللی به ایران هم سودی نبخشید؛ هنوز چند هفته‌ای از پایان سال گفت‌و‌گوی تمدن‌ها نگذشته بود که ایران در کنار عراق و کره شمالی «محور شرارت» لقب گرفت؛ عنوانی که رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده تقدیم همتای ایرانی‌اش کرد تا بداند برای تغییر نگاه‌ها به ایران، عینک طرف غربی باید تغییر کند نه ایران. وسط آن فروریزی برج‌های دوقلوی امریکا و ترور و جنگ و اسلام هراسی و ایران هراسی و محور شرارت و... سخن از گفت‌وگوی تمدن‌ها و امید بستن به آن زیاد ساده‌لوحانه به نظر می‌رسید.

  

جهان گفتمان و تمدن یا جهان قدرت؟

طبیعتاً جنگ‌ها، ترورها، حملات و کشته‌ها هیچ‌کدام تقصیر رئیس‌جمهور وقت ایران نبود؛ اما اشکال وارد به او، اشتباه تحلیلی و محاسباتی او به عنوان یک سیاستمدار و یک رئیس‌جمهور بود. جهانی که روز به روز بیشتر به سمت و سوی درگیری و جنگ و ترور می‌رود، منیت‌ها و دنیاطلبی‌های مستکبرین آن بیشتر می‌شود و ضعفا بیشتر تحت ستم قرار می‌گیرند، ناگاه با یک شعار تغییر مسیر نمی‌دهد. می‌توان شعار داد، اما نباید سیاست‌های دفاعی را بر مبنای شعارهای خودمان تبیین کرد؛ چه آنکه طرف غربی سیاست‌هایش را بر مبنای شعارهای صلح‌طلبانه ما تنظیم نمی‌کند. از همین روست که اتفاقاً جهان فردا جهان گفتمان‌ها و تمدن‌ها نیست؛ جهان قدرتمندان است، وگرچه قدرت علمی، قدرت اقتصادی و... یقیناً نقشی مؤثر خواهند داشت، اما آنچه در دنیای فردا راه جنگ را خواهد بست، قدرت نظامی کشورهاست و صرفاً کشورهایی از خطر حمله نظامی در امان خواهند بود که زورگویان از حمله به آنان، به دلیل توان نظامی بالا صرف‌نظر کنند. این البته اتفاق خوشحال‌کننده‌ای نیست، اما واقعیت جهان کنونی این است که راه صلح و امنیت، از کانال انبارهای موشکی و سایر ادوات نظامی می‌گذرد.

  

مذاکراتی که از مسیر توان نظامی می‌گذرد

از قضا، اگر مذاکره و گفت‌وگویی هم در میان است، راه آن لاجرم از مسیر قدرت نظامی عبور خواهد کرد. در دنیای فردا که هیچ، حتی در دنیای امروز نیز، به رسمیت شناختن طرف مقابل برای نشستن پای میز مذاکره، نسبت مستقیم با حجم تسلیحات نظامی او دارد. اگر در مورد کشوری این تحلیل(ولو نادرست) وجود داشته باشد که در برابر حمله نظامی توان دفاع ندارد، با او مذاکره نمی‌شود؛ بلکه آماج موشک‌ها قرار می‌گیرد. چه یمن باشد، چه افغانستان، چه عراق، چه فلسطین و چه و چه و چه حتی ایران. سال‌ها جنگ علیه ایران و ایجاد ترور و ناامنی در کشور ما برای روزگارانی بود که توان ما (توان دنیایی که مورد توجه تحلیلگران دنیاست) کم بود. اما زمانی که برد موشک‌های ایران افزایش یافت و زمانی که انواع ادوات نظامی ساخت داخل در اختیار نیروهای مسلح ایران قرار گرفت، به جای حمله، به ایران پیشنهاد مذاکره داده شد. در واقع، پایه‌های میز مذاکره روی موشک‌های بالستیک بنا شد. وگرنه برای ایالات متحده احتمالاً چندان سخت نبود مشکل ایران را هم به جای چند سال مذاکرات سخت و فشرده با کشوری که ارتباط دیپلماتیک هم میانشان برقرار نیست، از طریق جنگنده‌های پیشرفته حل کند؛ همچون عراق و افغانستان. آنچنان که برای آزادی گروگان‌هایش، نیروی نظامی به ایران فرستاد، اما آیا همیشه می‌توان چشم امید به معجزه طوفان شن داشت؟

تن دادن عربستان به مذاکره با انصارالله بعد از یک سال نبرد نظامی هم نشان می‌دهد مذاکرات جهان کنونی نیز از کانال مقاومت و دفاع می‌گذرد...

از سوی دیگر، اگر کسی به کشورهای قدرتمند جهان حمله نمی‌کند، آیا به دلیل آن است که دنیای آنها دنیای مذاکره است؟ یا بدان دلیل که تسلیحات نظامی پیشرفته و بودجه نظامی بالا و قدرت دفاعی کم‌نظیر آنها باعث هراس شده است؟

شاید برای همه آنانی که در مسیر اثبات درستی برجام، از قطعنامه 598 مثال می‌زدند، خوانش این بخش از پیام حضرت امام(ره) که سیاست‌های کلی نظام در دوران بازسازی بعد از اتمام جنگ را در مهرماه سال 67 ابلاغ فرمودند، کمی(قدر انصاف شان) راهگشای دوران پسابرجام باشد. در بند دوم پیام مورد اشاره، حضرتشان می‌فرمایند: «با قبول و اجرای صلح کسی تصور نکند که ما از تقویت بنیه دفاعی و نظامی کشور و توسعه و گسترش صنایع تسلیحاتی بی‏نیاز شده‏ایم، بلکه توسعه و تکامل صنایع و ابزار مربوط به قدرت دفاعی کشور از اهداف اصولی و اولیه بازسازی است و ما با توجه به ماهیت انقلابمان در هر زمان و هر ساعت احتمال تجاوز را مجدداً از سوی ابرقدرت‌ها و نوکران‌شان باید جدی بگیریم.»

دنیای فردا، اگر هم دنیای گفتمان‌ها باشد، گفتمان قدرت حرف اول را خواهد زد و در گفتمان قدرت نمی‌توان به موشک «نه» گفت.

چرا کشورچه‌های عربی از ایران می ترسند؟

اخیرا مقامات جزیره بحرین و به خصوص وزیر خارجه این کشور اظهارات گوناگونی را ضد جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت در منطقه غرب آسیا مطرح کردهاست و وی اعتقاد دارد باید با ایران مقابله کرد.

به گزارش افکارنیوز،مقامات کشورهای حاشیه خلیج فارس و به خصوص عربستان سعودی، امارات عربی متحده ، بحرین و .... در چند ماه اخیر اظهارات  زیادی را ضد جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده اند.

اخیرا مقامات جزیره بحرین و به خصوص وزیر خارجه این کشور اظهارات گوناگونی را ضد جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت در منطقه غرب آسیا مطرح کردهاست و وی اعتقاد دارد باید با ایران مقابله کرد. 

***بازخوانی اظهارات وزیر خارجه بحرین

"شیخ خالد بن احمد" وزیر خارجه بحرین، که با شبکه تلویزیونی العربیه در دوبی گفت‌وگو می‌کرد، در یک لفاظی جدید گفت: «به ایران و همراهانش پیام می‌فرستیم برای مقابله با آن‌ها جدی هستیم و تردیدی برای دفاع از مردم، کشورها، منافع و برادرنمان در منطقه نداریم؛ زیرا این موضوع برای ما حیاتی است.»

وی  مدعی شد: "گام اصلی این است که ایران باید به طور کامل سیاست خارجی‌اش در قبال کشورهای منطقه را تغییر بدهد."  وزیر حارجه بحرین هر گونه اختلاف با آمریکا را به دلیل صحبت‌های اخیر باراک اوباما رد کرد و گفت روابط میان واشنگتن و بحرین مستحکم است.

وزیر خارجه بحرین در گذشته نیز مدعی شده بود که چون از ایران می ترسیم (نقل به مضمون) به همین دلیل نیروهای سعودی در بحرین باقی مانده و در ادعایی عنوان داشت مشخص نیست که واکنش ایران در قبال بحرین چه باشد؟  

کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس  مدت هاست  تلاش می کنند تا چهره ای خشن و جنگ طلب از جمهوری اسلامی ایران به جهان نشان دهند و در این پروسه اقدامات مختلفی را انجام داده اند.

 

ایالات متحده آمریکا یکی از کشورهای همپیمان امارات ، عربستان سعودی، کویت و بحرین بوده و این کشورها به تبعیت از امپریالیسم تلاش می کنند تا ایران را کشوری جنگ طلب معرفی کنند و بازی های رسانه ای بسیاری را به راه انداخته اند.

در دوران جنگ تحمیلی بحرین ، عربستان سعودی ، کویت ، قطر ، امارات عربی کتحده و بسیاری از کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای به حکومت "صدام حسین" کمک کردند تا نظام نوپای جمهوری اسلامی را سرنگون کنند که نتوانستند.

** سناریو "ایران هراسی" کشورچه های عربی

کشورهای  کوچک عربی منطقه به تبعیت از عربستان و اسرائیل سناریو "ایران هراسی" را پیگیری می کنند و در این مسیر به امپریالیسم یاری می رسانند تا تبلیغات ضد ایران را به سرانجام برساند. البته گفتمان جمهوری اسلامی نشان داده که کشورمان ثبات کشورهای منطقه را آرامش و امنیت خود می داند و در این مسیر هم افزایی انجام می دهد.

روزنامه فنلاندی «هلسینکی تایمز» با انتشار گزارشی در پایگاه اینترنتی خود نوشت: امروزه، رسانه‌ها تصاویر ذهنی ما را درخصوص جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، می‌سازند و بسیاری از ما بر اساس تبلیغات سوء رسانه‌ها، ملت‌های دیگر را قضاوت می‌کنیم. زمانی که «جورج بوش،» رئیس‌جمهور سابق آمریکا، 29 ژانویه 2002 (9 بهمن 1380) اصطلاح «محور شرارت» را برای حدود 80 میلیون ایرانی به‌کار برد؛ موجی از تبلیغات «ایران‌هراسی» در رسانه‌های جهان به راه افتاد که تلاش می‌کرد ایران را با واژگانی مانند "تروریسم" و "سلاح هسته‌ای" به مردم معرفی کند. نگارنده گزارش سپس می‌نویسد: تبلیغات سوء رسانه‌ها و قضاوت‌های نادرست مردم دیگر کشورها، مشکلات فراوانی را برای ایرانیان خارج از کشور بوجود آورد. 

در ادامه این گزارش آمده است: بسیاری از واقعیت‌ها درخصوص ایران در پس قضاوت‌هایی که بر اساس تبلیغات سوء رسانه‌ها صورت می‌گیرد، پنهان مانده است. ایران مهد یکی از بزرگترین تمدن‌های کهن جهان است. ادبیات این کشور جزء قدیمی‌ترین ادبیات جهان محسوب می‌شود. ایران مهد تولد بسیاری از ابزار و ادوات موسیقی [اصیل] در جهان است. هنر ایرانی یکی از غنی‌ترین میراث هنری جهان محسوب می‌شود. بسیاری از مردم جهان منازل خود را با فرش‌های دستباف ایرانی می‌آرایند. 

در این گزارش همچنین به غذاهای سنتی و دلپذیر ایران اشاره شده است. نگارنده گزارش سپس با اشاره به توافق هسته‌ای ایران و شش قدرت جهانی که به لغو بخش بزرگی از تحریم‌های اقتصادی ایران منجر شد، می‌افزاید: اکنون چشم‌انداز زندگی میلیون‌ها ایرانی پس از چندین سال تحریم، بسیار روشن به نظر می‌رسد. با این وجود حدود 5 میلیون ایرانی که در خارج از این کشور زندگی می‌کنند، تلاش می‌کنند تصویر منفی را که رسانه‌های غربی در این سال‌ها از ایرانیان به دنیا معرفی کرده‌اند، به گونه‌ای پاک کنند.

برجام بهانه ای برای خلع سلاح پله پله ایران است

برجام بهانه ای برای خلع سلاح پله پله ایران است
مسئولین بدانند که اگر همه درها را بزنند و در مقابل بهانه جویی های دشمن سر تعظیم فرود آورند و برجام ها به راه بیاندازند، در نهایت را مستقیم برای آنها اقتصاد مقاومتی خواهد بود.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از "مطاف24"،  سال ۱۳۸۲ مذاکرات هسته ای با موضوعیت، چگونگی ادامه برنامه هسته‌ای ایران آغاز شد و طرف مذاکره کننده راه برداشتن تحریم ها را راستی آزمایی برنامه هسته ای ایران اعلام کرد، آمریکا که پیشرفت های هسته ای ایران را در اوج تحریم ها بر نمی تابید با وجود اطمینان از صلح آمیز بون این پیشرفت ها، آن را خطری برای جامعه جهانی اعلام کرد  و با انواع تحریم ها و وعده و وعیدها سعی در کاهش و در نهایت حذف برنامه ی هسته ای ایران داشت.

با وجود کوتاه آمدن برخی مسئولین در فعالیت های هسته ای نه تنها از تحریم ها کاسته نشد بلکه تشدید نیز شد و این بار از موضوع اصلی مذاکره یعنی هسته ای عدول و می گویند که ایران نباید صنعت موشکی داشته باشد چرا که آن را برای جامعه جهانی تهدید می دانند! اما باید دید معنی تعبیر جامعه جهانی در گفتمان آمریکایی ها کیست و چیست؟

قطعا منظور آنها کشورهای آفریقایی و آسیایی نخواهند بود چرا که خود آنها عامل جنگ افروزی در این کشورها هستند، بلکه منظور آنها از جامعه جهانی دولت نامشروع اسرائیل است، آمریکا به خوبی می داند که دشمنی ایران و اسرائیل ریشه ای کهن دارد چرا که اسرائیل هیچگاه از سرشت پلید خود کوتاه نمی آید. لذا آمریکا پیشرفت های نظامی و … ایران را مانعی مستحکم در مقابل خواسته های نامشروع اسرائیل می بیند و از طرفی گزینه های روی میز اوباما (تهدید) نیز به اتمام رسیده است!

به همین دلیل می خواهد به بهانه برجام، پله پله ایران را خلع سلاح نظامی، اقتصادی، فرهنگی و … کنند تا رژیم صهیونیستی یکه تاز به راحی اهداف استکباری خود را در دنیا دنبال کند.

حال چه باید کرد؟

علی رغم تشدید تحریم ها، بهانه جویی ها و نقض پیمان های آشکار از سوی آمریکا، متاسفانه برخی مسئولین نه تنها پاسخ محکمی به این زیاده خواهی ها ندادند بلکه سکوت را بر اقدام ترجیح دادند.

این در حاکی است که امام خامنه ای(مد ظله العالی)  چندیدن سال پیا پی، راه حل عبور از این پیچ خطرناک را مکررا و مؤکیدا گوشزد کردند ، اینکه تنها راه نجات از مشکلات اقتصادی و رهایی از تحریم ها، تکیه بر اقتصاد دانش بنیان است، اقتصادی که تهدید بر دار نباشد، اقتصادی که فرهنگ ساز باشد، اقتصادی که ریشه داشته باشد و در مقابل تند باد تحریم ها نلرزد.

مسئولین بدانند که این راه حل(اقتصاد مقاومتی) تنها یک شعار نیست بلکه از دل بررسی های کارشناسانه و حکیمانه و منطقی برخواسته است  و کارساز خواهد بود  و بدانند که  اگر همه درها را بزنند و در مقابل بهانه جویی های دشمن سر تعظیم فرود آورند و برجام ها به راه بیاندازند، در نهایت را مستقیم  برای آنها اقتصاد مقاومتی خواهد بود.

رهبری چه کسی را خائن دانست؟

رهبری چه کسی را خائن دانست؟


ابتدایی انقلاب کسانی بودندکه میگفتند ما را به اسلحه وتوپ وتانک چه نیاز است پس بیاید هرچه امکانات دفاعی داریم به امریکا برگردانیدم که خدایی ناکرده باعث ناراحتی آمریکا نشویم ((…مثل اول انقلاب که همین اف چهارده های مارا میخواستند بفروشند وپس بدهند وبنده نگذاشتم بنده با خبر شدم که یکی از رجال دولت موقت آن روز گفته است این اف چهارده هایی که رژیم طاغوت خریده به درد ما نمیخورد میخواهیم چیکار کنیم این اف چهارده ها را پس بدهیم بهشان آنجا خوب ما ایستادیم هیاهو کردیم مصاحبه کردیم مقابله کردیم جرئت نکردند این کاروبکنندمیخواستند پس بدهندچند صباح بعدش جنگ ایران وعراق پیش امدحمله کردند به ما ومعلوم شدکه ماچقدر احتیاج داریم به همین وسایلی که داریم همین اف چهارده ها وامثال اینها…))

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ جعفر برزگر در توفارقان نوشت ،صبحث های رهبر معظم انقلاب در سالروز خجسته میلاد فاطمه زهرا (س) در بین مداحان کشور بود البته پاراگراف بالا شاهد مثال حضرت آقا است واین شاهد مثال مبتی بر یک تحلیل وهمچنین موضع گیری صریح در پیرامون یک جریان خاص در کشور است.
قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که طبق معاهده برجام همه قطعنامه های قبلی این شورا در تحریم وتهدید ایران را در یک قطعنامه جمع کرد پارا جلوتراز فرجام برجام گذاشته وروی خطوط قرمز کشور یعنی توان دفاعی مان گذاشت مسولان دولتی ودست اندرکاران خیمه شب بازی برجام در ان زمان گفتند ما به این قطعنامه در جاهایی که به بحث های موشکی ورود کرده به چشم کاغذ پاره نگاه خواهیم کرد.
سپاه پاسداران در راستای ارتقای توان موشکی کشوردست به ازمایش موشک های بالستیک ودوربرد زد اما در آنسویی مرزها وآن سوی سکه برجام یعنی امریکا شروع به جاروجنجال کردند که این آزمایش نقض برجام وقطعنامه ۲۲۳۱شورای امنیت است البته مردم ایران از این جنجال وهوچی گری تعجب نکردند چرا که رهبر بارها فرموده بود امریکا قابل اعتماد نیست.
دنیای امروز دنیای گفتمان هاست نه موشک این جمله علی اکبر هاشمی رفسنجانی در موقع جاروجنجال غربی ها پیرامون مباحث موشکی کشورمان است این حرف همان حرف نهضت آزادی هاست که میگفتند ما اف چهارده میخاهیم چه کار؟ این سخنان خیانت آلود هاشمی واکنش صریح وتند رهبر انقلاب در دیدار با مداحان را در پی داشت ایشان فرمودند(…اگراین حرف از روی ناآگاهی گفته شده باشد یک مسئله است اما اگر از روی آگاهی باشد خیانت است) بنظر میرسد حرف هاشمی را نباید به عنوان یک تاکتیک بررسی کرد بلکه یک استراتژی است به بیان دیگر باید این حرف را به مشابه یک جریان تحلیل کرد.
جریان سازش چه میخواهد؟
بنده معتقد هستم هاشمی در داخل کشور وداخل حاکمیت جریانی را رهبری میکند که به واقع جریان سازش هستند اینان معتقد اند انقلاب اسلامی در دهه شصت تمام شد وما امروز باید حکومت کنیم یعنی اگر دیروز پهلوی به مشابه یک رژیم حکومت میکرد ماهم باید همان مسیر را ادامه بدهیم تنها با اختلاف یک اسم این جریان در صدد است تا ما را در نظام جهانی ساخته شده توسط لیبرالیزم هضم کند اینان اعتقاد خود به اسلام سیاسی را از دست داده وهمان مسیر کوبا یا یاسر عرفات را دنبال میکنند در واقع غایت نهایی که اینان برای نظام جمهوری اسلام در نظر گرفته اند هما ن کشور چین است که اسمش رژیم کمونیستی است امارسمش نه در واقع این جریان مصداق بارز فرمایش رهبری در حرم رضوی هستند که فرمودند اینان به دنبال تغییر سیرت نظام جمهوری اسلامی هستند.
هاشمی باید از خود بپرسد که در بیست سال اخیر چه مسیری را طی کرده که امروز در کنار دشمنان سابق خود قرار گرفته وحرف لیبرال های وطن فروش را که امام آن را هی ترد کردند از حلقومش خارج میشود هاشمی بهتر است در این سن به جای له له زدن برای نزدیکی با امریکا به فکر آخرت خود باشد چون که خائنان به ولایت وامت را جایگاهی در دوزخ هم نیست دنیای فردا هم دنیای مذاکره است هم دنیای موشک.
















امسال، داعش نابود می‌شود

هادی العامری» دبیرکل سازمان بدر طی سخنانی اعلام کرد که در صورت فراهم کردن امکانات لازم از سوی دولت، سال جاری شاهد نابودی داعش خواهیم بود.

 


به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از شبکه سومریه نیوز، «هادی العامری» دبیرکل سازمان بدر طی سخنانی اظهار داشت: در صورتی که دولت امکانات لازم را برای ما فراهم کند، سال جاری شاهد نابودی داعش خواهیم بود.

 

بر اساس این گزارش هادی العامری در ادامه سخنان خود در همین زمینه تصریح کرد: اصلاحات حقیقی منوط به بیرون راندن داعش است.

 

وی که در ذی قار سخنرانی می کرد، گفت: بدون وجود امنیت در حمرین، ذی قار نیز شاهد امنیت نخواهد بود. همچنین در صورتی که امنیت الانبار تامین نشود، بغداد نیز فاقد امنیت خواهد بود. به علاوه تا امنیت اهل تسنن تامین نگردد، شیعیان نیز ایمن نیستند و بالعکس نیز صحیح است.

 

دبیرکل سازمان بدر در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: سختی هایی که کشورهای اروپایی در پی انفجارهای تروریستی شاهد آن هستند، نتیجه از بین بردن امنیت در سوریه است.

 

العامری در ادامه گفت: چالش ها همچنان پا برجاست اما در صورت تامین امکانات لازم توسط دولت به شما وعده می دهم که در سال جاری داعش در عراق نابود خواهد شد.

 

وی افزود: ماموریت دوم ما بازگرداندن مهاجران است و با وجود اتهامات غلط علیه الحشد الشعبی، در راستای تحقق آن بسیار تلاش می کنیم.

 

هادی العامری با بیان اینکه اصلاحات حقیقی منوط به بیرون راندن داعش است، تاکید کرد که اصلاحات نباید بر جنگ علیه داعش تاثیر بگذارد و یا موجب تاخیر در فراهم کردن نیازهای جنگ گردد.